هشتم مهر روز بزرگداشت مولوی چهره ی درخشان و برجسته ی شعر و ادب فارسی است، شاعر و عارفی دل آگاه که با سرودن شعرهایی حکیمانه و دلنشین نام خود را در تاریخ مشاهیر ادبیات جهان جاودانه کرد.
تاریخ ادبیات ایران همواره سرشار از وجود شاعران و نویسندگان بنامی است که با خلق اثرهایی ارزشمند در میان دیگر بزرگان و ادیبان جهان خوش درخشیده اند. جلال الدین محمد مشهور به مولانای رومی از جمله شاعرانی است که در زمینه ی عرفان و اشراق پر و بال گشود و مفهوم عشق را به شیوه های نظری و عملی برای صاحبدلان توجیه کرد.
نامش محمد و لقبش جلالدین است. از عنوان های او خداوندگار و مولانا در زمان حیاتش رواج داشته و مولوی در قرن های بعد در مورد او به کار رفته است.
در ششم ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری در شهر بلخ متولد شد. نیاکانش همه از مردم خراسان بودند. خود او نیز با اینکه عمرش در قونیه گذشت، همواره از خراسان یاد می کرد و خراسانیان آن سامان را همشهری می خواند.
پدرش ، بهاالدین ولدبن ولد نیز محمد نام داشته و سلطان العلما خوانده می شده است. وی در بلخ می زیسته و بی مال و مکنتی هم نبوده است . در میان مردم بلخ به ولد مشهور بوده است. بها ولد مردی خوش سخن بوده و مجلس می گفته و مردم بلخ به وی ارادت بسیار داشته اند.
آغاز سال تحصیلی جدید را که سرآغاز رویش و طراوت در بوستان عشق و محبت است به تمامی اساتید ارجمند و فرهیخته،دانشجویان عزیز مخصوصأ دانشجویان رشته ی زبان و ادبیات فارسی و ورودی های جدید تبریک میگویم. امیدوارم سالی توأم با رشد و بالندگی در تمام عرصه های علمی و فرهنگی برای شما عزیزان باشد.
اولین روز دبستان
اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان بازگرد
بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پندآموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
حکیم عمر خیام
28 اردیبهشت ماه بزرگداشت حکیم عمر خیام ,همه ساله چنین روزی به عنوان روز بزرگداشت حکیم عمر خیام گرامی داشته می شود .
ابوالفتح الدین عمر بن ابراهیم نیشابوری مشهور به خیام از برجسته ترین حکما و ریاضی دانان جهان اسلام در سال ۳۲۹ ه.ق در نیشابور دیده به جهان گشود.
شاهکار سترگ ابوالقاسم فردوسی سراسر معنویت است و جان و خرد انسان را با یاد و ذکر خداوند مانوس می کنید، اثری که تمام قد در ستایش زبان فارسی به نظم درآمده و کلام را با مفاهیمی چون انسانیت، ایثار، ایستادگی در برابر ظلم و دادخواهی آغشته است. پس از اسلام و با ورود ادبیات عرب به ایران اندکاندک بسیاری از واژگان و ترکیبهای اصیل فارسی، به دست فراموشی سپرده میشد، ولی حکیم توس، با به نظم در آوردن شاهنامه، تا حد زیادی مانع از این کار شد. از این رو، با اینکه بیش از هزار سال از تاریخ نظم شاهنامه میگذرد، امروزه هم زبان این کتاب، برای فارسیزبانان قابل فهم است.
فردوسی و رازهای پزشکی
نام حکیم ابوالقاسم فردوسی و شاهنامه گرچه تداعی کننده ی سرگذشت شاهان، پهلوانان اساطیری و تاریخی است، در عین حال این شاهکار حماسی، ادبی فارسی دارای مضامین فلسفی، اخلاقی، اجتماعی و دیگر مباحث حتی نکات پزشکی است. رازهای نهفته ای در شاهکار منظوم حکیم توس وجود دارد که او را فراتر از زبان و زمان خود تثبیت کرده است. از پیدایش هنر پزشکی در دوران پادشاهی جمشید تا نمادگرایی سیمرغ بعنوان پرنده ای که پزشک و حکیمی است که معظلات و مشکلات پزشکی را حل می کند. شاید مهمترین و مشهورترین اشاره ی پزشکی شاهنامه، شرح تولد رستم از رودابه است که به علت درشت بودن جثه ی نوزاد به دستور سیمرغ، موبد پزشکی او را با شکافتن پهلوی رودابه به دنیا میآورد و این همان عمل بزرگ زارین در عصر جدید است که در آن عصر با قلم فردوسی به نگارش در آمده است.
از نکات دیگری که در شاهکار حکیمانه ابولقاسم فردوسی به آن بر می خوریم و باید به جرات گفت که پیشتازانه به این مقولات پرداخته است، جریان اهمیت سلامت و تندرستی و از طرفی صلح بشری است که مروزه بسیاری از این مفهوم بعنوان برچسبی برای ادعاهای پوچ و تو خالی خود بهره می برند، فارغ از اینکه فردوسی توسی بیش از هزار سال قبل دغدغه های خود را در زمینه انسان و محیط امن و آرام پیرامون او به نظم درآورده است.
آیین و رسوم باستانی و فرهنگ اصیل و ذی قیمت ایران زمین در تک تک روایت ها و نوشته های فردوسی به چشم می خورد ، فرهنگی که معنویت و اصالت روح در اجزاء آن به چشم می خورد و هنوز هم با زبانی ساده و روان گوش را نوازش می دهد.
حکیم ابوالقاسم فردوسی، با شاعران همعصر خود تفاوت بسیاری داشت. در آن زمان، بسیاری از شاعران به ستایش شاهان و درباریان سرگرم بودند. در این میان، فردوسی، ستایشگری را پیشه خود نساخت. او در شاعری هدف بلندتری داشت و برای خویش رسالتی تاریخی قائل بود. به همین دلیل، به صله و ستایش نیاز نداشت. بزرگترین امتیاز فردوسی این است که او شاعری را رسالت میپنداشت و یکدل و یک جهت به این کار بزرگ همت گماشت و شاهنامه، ارزشمندترین کتاب تاریخی منظوم را از خود به یادگار گذاشت.
فردوسی با اثری جاودان که در ادبیات ایران زمین به جای گذاشته، جایگاه خود را نه تنها فقط در عصری که می زیسته، بلکه بسیار جلوتر از زمان خود تثبیت کرده است، جایگاهی که امروز هم می توان از ابعاد گوناگون آن برای به دست آمدن الگویی صحیح و ایرانی بهره برد و این مرد بزرگ ادبیات را همچنان ستود.
روز بزرگداشت فردوسی
در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شدهاست.[هر سال در این روز آیینهای بزرگداشت فردوسی و شاهنامه در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی برگزار میشود.
«همایش بزرگداشت سعدی» به مناسبت روز بزرگداشت این شاعر و به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا با همکاری دانشگاه سالامانکا در محل سالن دانشکده زبانشناسی این دانشگاه برگزار شد.
در آیین افتتاح این مراسم پس از خوشامدگویی و اظهار خرسندی پروفسور کارمن فرناندز معاون آموزشی دانشگاه، کلمنته گونزالس مارتین رئیس دانشکده زبانشناسی در سخنانی ضمن تشکر از رایزنی فرهنگی برای همکاری در برگزاری این همایش به توضیح غنای فرهنگی ایران پرداخت و افزود: یکی از مفاخر ایرانی سعدی است که خوشبختانه بعضی از آثار او از جمله گلستان به اسپانیایی ترجمه شده است.
وی زبان فارسی را به عنوان زبانی ارزشمند که آثار برجسته جهان به این زبان مطرح شدهاند دانست و افزود: در خصوص زبان فارسی در دانشگاه سالامانکا باید کارهای بیشتری صورت گیرد چرا که این زبان دارای غنای فوقالعادهای بوده و با آشنایی با آن میتوان با بهترین متون در بین زبانهای مختلف و مطرح جهان آشنا شد.
در ادامه علیرضا اسماعیلی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اسپانیا در سخنانی ضمن تشکر از همکاری دانشگاه سالامانکا به بیان نکاتی در خصوص آثار سعدی پرداخت.
او با ارائه توضیحاتی درباره زندگی سعدی و معرفی دو اثر گلستان و بوستان وی یادآور شد: گلستان و بوستان یک دوره کامل از حکمت عملی است چرا که حوزههای مختلف مثل علم سیاست، اخلاق و حتی تدبیر منزل را با بهترین و نغزترین عبارات مطرح کرده است.
اسماعیلی در ادامه ضمن معرفی سعدی به عنوان سخنور برجستهای که برای همه اقشار و طبقات و افراد موارد پندآموز داشته است افزود: هیچکس به اندازه سعدی پادشاهان و صاحبان اقتدار را به حسن سیاست و دادگری دعوت نکرده و ضرورت دادگری را روشن نساخته است.
او آموزههای سعدی را برای همه افراد و همه طبقات قابل استفاده، کارآمد و موثر ارزیابی و بیان کرد: بزرگانی مثل حافظ، سعدی، مولانا و فردوسی جوهره تمدن و فرهنگ ایران هستند که امید داریم در این همایش کوتاه یکروزه استادان و دانشجویان با قسمتی از این فرهنگ و تمدن آشنا شوند.
در ادامه در دو نشست سخنرانان مقالههای خود را به شرح ذیل ارائه کردند:
1- دکتر خواکین رودریگز وارگاس با عنوان: طنز در آثار سعدی
2- دکتر مریم حق روستا با عنوان: موارد تعلیمی در آثار سعدی
3- دکتر نازیا بارانی با عنوان: سهراب سپهری: شاعر معاصر و نقاش پارسی / سی و ششمین سالگرد درگذشت وی
4- پروفسور آنتونی گنزالس کاربو با عنوان: خاکستر روشن: سوز پروانه از سعدی تا آلبرت لوین
بهدلیل همزمانی سالروز درگذشت سهراب سپهری با روز بزرگداشت سعدی، یکی از مقالات همایش به موضوع سهراب سپهری و آثار او اختصاص یافت.
اول اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی
اول اردیبهشت ماه در تقویم ملی ایرانیان همزمان با سالروز تولد شیخ اجل سعدی كه فرهنگوران او را بهعنوان استاد سخن میشناسند،یادروز سعدی نام گرفته است.
شرح زندگی نامه سعدی
شیخ مصلح الدین سعدی بی تردید بزرگترین شاعری است که بعد از فردوسی آسمان ادب فارسی را با نور خیره کننده اش روشن ساخت و آن روشنی با چنان تلألویی همراه بود که هنوز پس از گذشت هفت قرن تمام از تاثیر آن کاسته نشده است و این اثر تا پارسی برجاست همچنان برقرار خواهد ماند.تاریخ ولادت سعدی به قرینه ی سخن او در گلستان در حدود سال 606 هجری است. سعدی در آغاز گلستان چنین می گوید:«یک شب تأمل ایام گذشته می کردم و بر عمر تلف کرده تأسف می خوردم و سنگ سراچه دل را به الماس آب دیده می سفتم و این ابیات مناسب حال خود می گفتم:
در اقصای عالم بگشتم بسی به سر بردم ایام با هر کسی
تمتع به هر گوشه ای یافتم ز هر خرمنی خوشه ای یافتم
چو پاکان شیراز خاکی نهاد ندیدم که رحمت بر این خاک باد
تولای مردان این پاک بوم برانگیختم خاطر از شام و روم
دریغ آمدم زان همه بوستان تهیدست رفتن سوی دوستان
به دل گفتم از مصر قند آورند بر دوستان ارمغانی برند
مرا گر تهی بود از قند دست سخن های شیرین تر از قند هست
نه قندی که مردم به صورت خورند که ارباب معنی به کاغذ برند»
سال نو می شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند .گل ها لبخند می زند
و پرنده های خسته بر می گردند ،در این رویش سبز دوباره...من...تو...ما...
کجا ایستاده ایم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟...پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟...
زمین سلامت می کنیم، ابرها درودتان باد و
چون همیشه امیدوار ،سال نو مبارک...
با آرزوی سالی سرشار از شادکامی و موفقیت برای شما دانشجوهای عزیز...
نـوروز، جشن شکوهمـند ایران باستان، گــویای پیـشینه ی تابناک میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی قـوم ایران است.
نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن روسـت که یک قــرارداد مصنـوعی اجتماعـی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان اســت و روز شادمانـی زمین، آسمان، آفتاب، جــوشِ شگفتـنـی ها و شـور زدن ها و سـرشـار از هیجان هر آغاز.نوروز گذشت زمان و دگرگونی های دوران را شاهد بوده و پیوسته با آمد و رفت الهام بخش خود پایان فصلی دیگر را به ساکنـان این سرزمین کهنسال اعلام کرده است. نوروز، تجدید خاطــره بـزرگـــی است. خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. گذشت سال هــای دراز نه تنها از شکوهمندی سنّتهای نوروزی نکاسته بلکه روشنگر این واقعیت بوده که بزرگ داشت نوروز و گرامی داشتن سنتهای آن با احساس و اندیشه ایرانی، پیوند ناگسستنی یافته است...
تاریخچه ی کامل نوروز:
در آثار پیشینیان آمده است که این جشن را نخست جمشید برپا کرد. گویند در این روز جمشید بـه جنگ دیوان رفت و آنان را فرمانبردار خویش ساخت. جمشید در این روز بر تختی نشست کـه دیوان آن را می بردند و با آن به یک روز راه از دماوند به بابـل رسید. مردم در تعجب شدند و آن روز را جشن گرفتند. پس از جمشید شاه سال به سال براهمیت و فراگیری نوروز افزوده شد.
در زمان هخامنشیان و ساسانیان، نوروز بعنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم عامه (نه فقط زرتشتیان) اجرا می شده است.
طبیعت پس از گذران ِدوره ای سرد و بی محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده می شود. انسان نیز باید بعنوان یکی از مخلوقین ِالهی سعی کند همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد.
ماه فروردین را ماهِ فَروَهَرها یا فَروَشی ها می نامند و آن عید اموات است. در این ماه بدلیل رستاخیز (نو شدن ِموقت دنیا) پرده ی میان زندگان و مردگان به کناری رفته و ارواح ِنیک ِدر گذشتگان به ملاقات ِزندگان می شتابند. رسم معروف قاشق زنی، نیز از همین اعتقاد نشأت می گیرد. ارواح ِنیک بصورت افرادی که رویشان پوشیده است به پشت در خانه های زنده ها آمده و زنده ها نیز به آنان به رسم یادبود و برکت هدیه ای می دهند. و نیز تمیز کردن خانه ها و روشن کردن چراغها و شمعها در زمان تحویل سال برای رضایت خاطر و هدایتِ فروهر هاست.
در روز ابتدای فروردین، که بنام ِپاک و برکت دهنده ی اهورامزدا (خدای پاک) مزین شده است، خورشید وارد برج حَمَل شده و جهان از نو آفریده می شود.
ایرانیان کهن برای استقبال از سبزی ِبهاران، 25 روز مانده به فروردین بر 12 ستون ِخشتی یا سنگی سبزه می کاشتند. (12 ستون ، اشاره به اعتقاد کهن ِقرار گرفتن ِجهان بر روی 12 ستون)
ششمین روز فروردین که بنا به نظرات بسیاری محققان و موبدان زرتشتی، سالروز تولد زرتشت اسپنتمان است، به نوروز بزرگ معروف است. (آورده اند که در بامداد ِآن روز به کوه ِبوشنج شخص ِخاموشی که دسته ای از گیاهان خوشبو در دست دارد ساعتی نمایان است، سپس پنهان می شود و تا سال ِدیگر در همین هنگام دیگر نمایان نمی گردد.
اهل دانشگاهم ، روزگارم خوش نیست
ژتونی دارم ، خرده عقلی ، سر سوزن شوقی
اهل دانشگاهم ، پیشه ام گپ زدن است
گاه گاهی می نویسم تكلیف
می سپارم به شما
تا به یك نمره ناقابل بیست
كه در آن زندانی ست ، دلتان زنده شود
چه خیالی چه خیالی می دانم
گپ زدن بیهوده است
خوب می دانم دانشم بیهوده است
استاد از من پرسید
چقدر نمره زمن می خواهی
من از او پرسیدم ، دل خوش سیری چند
اهل دانشگاهم ، قبله ام آموزش
جانمازم جزوه ، مشق از پنجره ها می گیرم
همه ذرات وجودم متبلور شده است
درسهایم را وقتی می خوانم
كه خروس می كشد خمیازه
مرغ و ماهی خواب است
خوب یادم هست ، مدرسه باغ آزادی بود
درس بی كرنش می خواندیم ، نمره بی خواهش می آوردیم
تا معلم پارازیت می انداخت ، همه غش می كردیم
كلاس چقدر زیبا بود و معلم چقدر حوصله داشت
درس خواندن آنروز ، مثل یك بازی بود
كم كمك دور شدم از آنجا
بار خود را بستم ، عاقبت رفتم در دانشگاه
به محیط خشن آموزش و به دانشكده ادبیات سرایت كردم
رفتم از پله كامپیوتر بالا ، چیزها دیدم در دانشگاه
من گدایی دیدم در آخر ترم
در به در می گشت
یك نمره قبولی می خواست
من كسی را دیدم ، از دیدن یك نمره ده
دم دانشگاه پشتك می زد
روز دانشجو در ایران به 16ماه اذر اطلاق میشود این روز به یاد سه دانشجو(دو هوادار حزب توده ایران و یک هوادار جبهه ملی ایران)که هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون نایب رئیس وقت ایالات متحده امریکا و همچنین از سرگیری روابط ایران با بریتانیا در تاریخ 16اذر 1332دردانشگاه تهران کشته شده اند گرامی داشته میشود و هر ساله به مناسبت این روز در دانشگاهای ایران جشن مختصری بر گزار یشود.
آغاز سال تحصیلی جدید را که سرآغاز رویش و طراوت در بوستان عشق و محبت است به تمامی اساتید ارجمند و فرهیخته،دانشجویان عزیز مخصوصأ دانشجویان رشته ی زبان و ادبیات فارسی و ورودی های جدید تبریک میگویم. امیدوارم سالی توأم با رشد و بالندگی در تمام عرصه های علمی و فرهنگی برای شما عزیزان باشد.
اولین روز دبستان
اولین روز دبستان بازگرد
کودکی ها شاد و خندان بازگرد
بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پندآموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
۲۷ شهریور،روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار گرامي باد به همين مناسبت بخشي از زندگينامه استاد شهريار را با هم ميخوانيم.
زندگي نامه استاد شهـريار
( بخشي ازاين متن در زمان حيات استاد، نگاشته شده است )
اصولاً شرح حال و خاطرات زندگي شهـريار در خلال اشعـارش خوانده مي شود و هـر نوع تـفسير و تعـبـيـري كـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگي او نزديك است و حقـيـقـتاً حيف است كه آن خاطرات از پـرده رؤيا و افسانه خارج شود.
گو اينكه اگـر شأن نزول و عـلت پـيـدايش هـر يك از اشعـار شهـريار نوشـته شود در نظر خيلي از مردم ارزش هـر قـطعـه شايد ده برابر بالا برود، ولي با وجود اين دلالت شعـر را نـبايد محـدود كرد.
شهـريار يك عشق اولي آتـشين دارد كه خود آن را عشق مجاز ناميده. در اين كوره است كه شهـريار گـداخـته و تصـفيه مي شود. غالـب غـزل هـاي سوزناك او، كه به ذائـقـه عـمـوم خوش آيـنـد است، يادگـار اين دوره است. اين عـشـق مـجاز اسـت كـه در قـصـيـده ( زفاف شاعر ) كـه شب عـروسي معـشوقه هـم هـست، با يك قوس صعـودي اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفاني و الهـي تـبديل مي شود. ولي به قـول خودش مـدتي اين عـشق مجاز به حال سكـرات بوده و حسن طبـيـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولي براي او تجـلي كرده و شهـريار هـم با زبان اولي با او صحـبت كرده است.
یکی از شیوههای معرفی کتابهای برجسته و تقدیر از نویسندگان خلاق در سراسر دنیا، اعطای جوایز ادبی است که برخی از آنها علاوهبر اعتباری که به چهرههای ادبی میدهند و پلهی ترقی و شهرت نویسنده در عرصهی جهانی میشوند، منفعت مالی قابل توجهی را نیز نصیب خالق اثر میکنند که واقعا نمیتوان بیتوجه از کنار آن گذشت.
ارزش نقدی برخی جوایز ادبی آنچنان قابل توجه است که مابقی عمر نویسنده و خانوادهی او را تضمین میکند و این خود میتواند مرهمی بر دغدغههای فکری نویسنده شده و او را در خلق دیگر آثار برجسته و ماندگار کمک کند.
در ذیل نگاهی میاندازیم به گرانقیمتترین جوایز ادبی دنیا که هر انسانی را برای نویسنده شدن تشویق میکند؛
** جایزهی نوبل ادبیات
جایزهی نوبل ادبیات که میتوان آن را معتبرترین جایزهی ادبی دنیا معرفی کرد، هر ساله مبلغی معادل یک میلیون و ۱۴۲ هزار دلار را به برندهی خود اعطا میکند. سالانه پنج جایزهی نوبل در بخشهای مختلف و به ارزش کلی ۱۰ میلیون کرون به شخصیتهای برجسته جوامع بینالمللی اهداء میشود، اما این مبلغ در سال جاری میلادی به هشت میلیون کرون کاهش پیدا کرد. امسال آکادمی نوبل که مقر آن در کشور سوئد است، «توماس ترنس ترومر»،نویسندهی سوئدی را شایستهی دریافت نوبل ادبیات دانست .
حکیم عمر خیام
روز بزرگداشت حکیم عمر خیام
28 اردیبهشت ماه بزرگداشت حکیم عمر خیام ,همه ساله چنین روزی به عنوان روز بزرگداشت حکیم عمر خیام گرامی داشته می شود .
ابوالفتح الدین عمر بن ابراهیم نیشابوری مشهور به خیام از برجسته ترین حکما و ریاضی دانان جهان اسلام در سال ۳۲۹ ه.ق در نیشابور دیده به جهان گشود.
حکیم عمر خیام وی پس از طی تحصیلات در حوزه ای مختلف در رشته ریاضیات و نجوم تبحر خاصی یافت و در این حوزه شیوه های خاصی را در حل مسایل مختلف ابداع کرد . حکیم عمر خیام به دلیل تبحر و دانش عظیمی که در این دو علم بدست آورده بود ، ملکشاه سلجوقی او را به سوی در بار فراخواند و وی را در صدر نشاند .
روز بزرگداشت فردوسی
روز بزرگداشت فردوسی
در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شدهاست.[هر سال در این روز آیینهای بزرگداشت فردوسی و شاهنامه در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی برگزار میشود.
خلاصه ای از شرح زندگی نامه حكيم ابوالقاسم فردوسی
استاد بزرگ بي بديل ، حكيم ابوالقاسم منصور بن حسن فردوسی طوسي، حماسه سراي بزرگ ايران و يكي از شاعران مشهور عالم و ستاره در خشنده آسمان ادب فارسي و از مفاخر نامبردار ملت ايرانست كه به علت همين عظمت مقام و مرتبت، سرگذش مانند ديگر بزرگان دنياي قديم با افسانه و روايات مختلف در آميخته است.
مولد او قريه باژ از راء ناحيه طابران (يا: طبران) طوس بود، يعني همانجا كه امروز آرامگاه اوست، فردوسی در آن دِه در حدود سال 329 – 330 هجري، در خانواده اي از طبقه دهقانان چشم به جهان هستي گشود.
چنان كه مي دانيم "دهقانان" يك طبقه از مالكان بودند كه در دوره ي ساسانيان (و چهار پنج قرن اول از عهد اسلامي) در ايران زندگي مي كردند و يكي از طبقات اجتماعي فاصل ميان طبقه كشاورزان و اشراف درجه اول را تشكيل مي دادند و صاحب نوعي "اشرافيت ارضي" بودند.
نـوروز، جشن شکوهمـند ایران باستان، گــویای پیـشینه ی تابناک میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی قـوم ایران است.
نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن روسـت که یک قــرارداد مصنـوعی اجتماعـی و یا یک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان اســت و روز شادمانـی زمین، آسمان، آفتاب، جــوشِ شگفتـنـی ها و شـور زدن ها و سـرشـار از هیجان هر آغاز.نوروز گذشت زمان و دگرگونی های دوران را شاهد بوده و پیوسته با آمد و رفت الهام بخش خود پایان فصلی دیگر را به ساکنـان این سرزمین کهنسال اعلام کرده است. نوروز، تجدید خاطــره بـزرگـــی است. خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. گذشت سال هــای دراز نه تنها از شکوهمندی سنّتهای نوروزی نکاسته بلکه روشنگر این واقعیت بوده که بزرگ داشت نوروز و گرامی داشتن سنتهای آن با احساس و اندیشه ایرانی، پیوند ناگسستنی یافته است...
تاریخچه ی کامل نوروز:
در آثار پیشینیان آمده است که این جشن را نخست جمشید برپا کرد. گویند در این روز جمشید بـه جنگ دیوان رفت و آنان را فرمانبردار خویش ساخت. جمشید در این روز بر تختی نشست کـه دیوان آن را می بردند و با آن به یک روز راه از دماوند به بابـل رسید. مردم در تعجب شدند و آن روز را جشن گرفتند. پس از جمشید شاه سال به سال براهمیت و فراگیری نوروز افزوده شد.
در زمان هخامنشیان و ساسانیان، نوروز بعنوان سنتی فراگیر و بسیار باشکوه چه در دربار شاهان و چه در خانه های مردم عامه (نه فقط زرتشتیان) اجرا می شده است.
طبیعت پس از گذران ِدوره ای سرد و بی محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفریده می شود. انسان نیز باید بعنوان یکی از مخلوقین ِالهی سعی کند همراه طبیعت به رستاخیز برخیزد.
ماه فروردین را ماهِ فَروَهَرها یا فَروَشی ها می نامند و آن عید اموات است. در این ماه بدلیل رستاخیز (نو شدن ِموقت دنیا) پرده ی میان زندگان و مردگان به کناری رفته و ارواح ِنیک ِدر گذشتگان به ملاقات ِزندگان می شتابند. رسم معروف قاشق زنی، نیز از همین اعتقاد نشأت می گیرد. ارواح ِنیک بصورت افرادی که رویشان پوشیده است به پشت در خانه های زنده ها آمده و زنده ها نیز به آنان به رسم یادبود و برکت هدیه ای می دهند. و نیز تمیز کردن خانه ها و روشن کردن چراغها و شمعها در زمان تحویل سال برای رضایت خاطر و هدایتِ فروهر هاست.
در روز ابتدای فروردین، که بنام ِپاک و برکت دهنده ی اهورامزدا (خدای پاک) مزین شده است، خورشید وارد برج حَمَل شده و جهان از نو آفریده می شود.
ایرانیان کهن برای استقبال از سبزی ِبهاران، 25 روز مانده به فروردین بر 12 ستون ِخشتی یا سنگی سبزه می کاشتند. (12 ستون ، اشاره به اعتقاد کهن ِقرار گرفتن ِجهان بر روی 12 ستون)
ششمین روز فروردین که بنا به نظرات بسیاری محققان و موبدان زرتشتی، سالروز تولد زرتشت اسپنتمان است، به نوروز بزرگ معروف است. (آورده اند که در بامداد ِآن روز به کوه ِبوشنج شخص ِخاموشی که دسته ای از گیاهان خوشبو در دست دارد ساعتی نمایان است، سپس پنهان می شود و تا سال ِدیگر در همین هنگام دیگر نمایان نمی گردد.
رمان «اولین تماس تلفنی از بهشت» نوشته میچ آلبوم با ترجمه شیرین معتمدی به چاپ رسید .
یادداشت پشت جلد کتاب: «صداها... صدایی که دیگر نمیشنویم، عزیز از دسترفتهای که سخت دلتنگش هستیم و به ناگاه زنگ تلفن و صدای او! میچ آلبوم در آخرین کتابش «اولین تماس تلفنی از بهشت» درباره تماسهای شگفتانگیزی مینویسد از دنیای مردگان در شهر کوچکی به نام کلدواتر، بهت و باور مردم در این اتفاق و روایت موازی داستان سالیوان هاردینگ و شک و کنکاش او در یافتن منشأ این صداها. در این کتاب با سالیوان همراه میشویم برای پاسخ سوالی که شاید همیشه همراه بشر بوده و هست، زندگی دنیای دیگر، و میدانیم همیشه صدایی هست. ما صدا میزنیم و او جواب میدهد.»
«اولین تماس تلفنی از بهشت» در 356 صفحه، با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 17 هزار و 500 تومان در انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.
مجموعه داستان «عکسهای فوری» نوشته سهیلا بسکی با داستانهای کوتاهی همچون پیشکار، تاجر شیرازی، آیینه، راهنمای دفتر املاک، قاضی، گربه، بازار تهران، خیابانهای منوچهری، لالهزار، تاکسی تلفنی، باجه بلیتفروشی، گورستان بهشت زهرا، منجیل، زواره و جاده تهران -رشت همراه است.
در معرفی این کتاب عنوان شده است: «آنچه میخوانید مجموعهای از تصاویر تکچهرههاست که در کادری در یک لحظه و در یک زمینه ثابت شدهاند! گاهی هم تصویرهای جمعی است با چهرهایی که دیگر نیستند، در حاصل جمع ناپدیده شدهاند؛ و گاه نیز فقط طبیعت و منظره است، در یک لحظه، که چهره انسانی هم در آن جزیی از زمینه، از طبیعت است.»
«عکسهای فوری» در 135 صفحه، با شمارگان 1100 نسخه و قیمت 7000 تومان در انتشارات ققنوس منتشر شده است.
«مل پیت» نویسنده مطرح انگلیسی که در حوزه ادبیات کودک فعالیت داشت، در سن 67 سالگی درگذشت.
مل پیت برنده جایزه «گاردین» و مدال «کارنگی» سال 2005 بود.
او که یکی از برجستهترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان کشورش به حساب میآید، سال 2009 جایزه ادبیات داستانی کودکان «گاردین» را با «افشاسازی» از آن خود کرد. پیت در سن 40 سالگی پس از آشنایی با همسرش نویسندگی را شروع کرد. او و همسرش مدتها به نگارش داستانهای کودکانه مشغول بودند اما موفقیتی کسب نمیکردند، تا این که «دروازهبان» اولین قسمت رمانهای سهگانه «موردستون» او خلق شد.
«گاردین» از جمله رسانههایی بود که به استعداد او در نویسندگی توجه کرد. این نویسنده همچنین کسب جایزه بهترین کتاب سال بریتانیا را در کارنامه حرفهای خود داشت.
به گزارش گاردین، نویسندگان انگلیسی همچون «جان گرین» نویسنده رمان «بخت پریشان» و «مارکوس سجویک» در پیامهایی در شبکههای اجتماعی یاد پیت را گرامی داشته و او را «یکی از بزرگترین نویسندگان کودک و نوجوان انگلیس» دانستهاند.
فال قهوه به معنای خواندن و تفسیر نشانه های بازمانده قهوه در فنجان، ریشه در هنر تفسیر تفاله چای در چین باستان دارد. چای که در اصل نوشیدنی راهبان بود، در فنجانهایی زنگوله شکل نوشیده میشد .
قبل از اینکه فال چای در میان این راهبان مرسوم شود، آنها با بررسی نقوش ایجاد شده در قسمت داخلی زنگوله های معبد به پیش بینی اینده میپرداختند و بعدها فرم زنگوله را برای فنجانهای بدون دسته چای خوری به کار بردند.
این شیوه پیشگویی بعدها در نزد اعراب و با استفاده از تفاله قهوه مرسوم شد. دانه قهوه برای اولین بار توسط اعراب و در حدود سال ۶۰۰ میلادی کشف شد و کاشتن و نوشیدن آن تا صدها سال جزو اسرار این قوم بود.
اعراب در ابتدا قهوه را بدون برشته کردن و به صورت سبز دم میکردند که یک نوشیدنی رقیق مانند چای از آن حاصل میشد. در اواخر قرن ۱۳ میلادی آنها ابتدا قهوه را بو داده، آسیاب میکردند و سپس دم کرده آنرا مینوشیدند.
مرکز کشت قهوه در یمن بود و کم کم استفاده از آن در سراسر شبه جزیره عربستان رواج یافت و بعدها توسط حکام عثمانی به ترکیه رسید. اولین قهوه خانه جهان به نام کیواهان Kiva Han، در سال ۱۴۷۵ در قسطنطنیه تاسیس شد.
وارد کلاس میشود، روی نزدیکترین صندلی مینشیند. صدای پچ پچ بچهها توجهش را جلب میکند. به چهرههای معصومشان نگاهی میاندازد و لبخند محوی برلبانش مینشیند. لبخندی پر از حسرت. حسرت روزهایی که دیگر بازنمیگردند...
پیرمرد فارسی نمیداند. یکی از معلمان آذری زبان کنارش مینشیند و از او میخواهد داستانش را تعریف کند. داستانی که سالهای سال در کتاب فارسی سوم دبستان جا خوش کرده بود و برای بسیاری از کودکانی امروز خودشان پدرو مادر شدهاند، فداکاری را معنا میکرد. بله! جوانی که 54 سال پیش با از خودگذشتگی جان صدها نفر را از مرگ حتمی نجات داد، امروز در هشتاد و چهارمین پاییز زندگیاش کنار دانشآموزان دبستان قرآنی امام حسن مجتبی(ع) کرج نشسته تا یک بار دیگر داستانش را تعریف کند. داستان شبی که در آن با آتشزدن کت خود مانع از برخورد قطار با توده سنگی که از کوه فروریخته بود، شد و فرصت زندگی دوباره را به صدها نفر هدیه کرد.
«ریزعلی خواجوی» نامآشنای همه ایرانیان است. فداکاری که در یک شب سرد سال 1341 جان صدها نفر را نجات داد و برغم کتک خوردن، از این ماجرا به عنوان بهترین خاطره زندگیش یاد میکند.
ریزعلی در توضیح داستان آن شب میگوید: این قصه به حدود 50 سال پیش و زمانی که حدود 31 ساله بودم بازمیگردد؛ یادم می آید اواخر پاییز بود که یک شب باجناغم میهمان من شده بود؛ ساعت هشت شب یکباره از زیر کرسی بلند شد و گفت که «الان یادم افتاد که فردا دوستانم برای فروش گوسفندانشان به تهران میروند و من هم باید بروم» و از من خواست که او را به ایستگاه قطار در حدود هفت کیلومتری منزلمان برسانم.
در این مراسم ابتدا سفیر فرانسه ضمن خوشامدگویی، خطابهای را درباره زندگی و اهمیت آثار محمود دولتآبادی بیان کرد و در ضمن آن گفت: از زمانی که آثار دولتآبادی در فرانسه منتشر شد، جامعۀ روشنفکری و کتاخوان فرانسه با وی بیشتر آشنا شد. سفیر فرانسه سپس از ویژگیهای هنری دولت آبادی در زمینه تئاتر و داستاننویسی و رماننویسی مطالبی بیان کرد.
پس از آن داریوش شایگان خطابه خود را ابتدا به زبان فرانسه و سپس به فارسی خواند. شایگان چنین گفت: دولتآبادی بیشک یکی از بزرگترین رماننویسان ایران معاصر است. او برخلاف اونوره دو بالزاک، پنجاه هزار فنجان قهوه ننوشید تا طی بیست سال و به بهای زندگیاش بزرگترین شاهکار ادبی قرن نوزدهم، یعنی «کمدی انسانی» را خلق کند. دولتآبادی امّا موفق شد در عرض پانزده سال و با گذر از نشیب و فرازهای بسیار، یکی از جذابترین و بزرگترین حماسههای روستایی ایران مدرن را بیافریند، «کلیدر» را. دولتآبادی اهل خراسان است، زادگاه پرآوازۀ حکمت و ادب ایران. او، هم بزرگیِ این سرزمین را در خود متبلور ساخته است، هم زخمهای آن را.
وی افزود: آنچه در شخصیت استثنایی محمود دولتآبادی، علاوه بر استعداد خاص او، مرا مجذوب میکند، درستیِ اخلاقی، صداقتِ روشنفکری و اصالتِ تمامعیارش در مقابل جهانی است که معرکهگیرهای رسانهای، آن را یکسره به اشغال خود درآوردهاند. دولتآبادی مانند هر هنرمند راستینی، حساس است و پراضطراب، مجروح از درد درون، و دلواپس روح آنانی که رؤیاهای پرشهامتشان همواره با واقعیات مبتذل در تعارضاند، دنیایی که نسبت به تمنای قلبِ جویندۀ حقیقت و آزادی، بیاعتناست.
شایگان تاکید کرد: این ابوالهول ناشناخته، یا کمشناخته یا کسی چه میداند شاید بسیارشناخته، در سیروسلوک درونی خود مردی است در تبعید. آنچه مربوط به خوانندگان او میشود، که بسیارند، هم امشب در اینجا، و در همهجا، با اجازۀ او، با حلول در وجودش و همزبان با شاعر بزرگ فرانسوی، میخواهم بگویم:
تو میشِناسیاش ای خواننده، این هیولای ظریف را
ـ همزاد من ـ برادر من ـ ای خوانندۀ ریاکار!
سخنران بعدی دکتر مریم عسگری بود که درباره چگونگی ترجمه «جای خالی سلوچ» توسط خودش به زبان فرانسه سخن گفت و در بخشی از سخنان خود گفت: مترجم همیشه ناراضی است و من این احساس را در طول ترجمه کتاب داشتم. برای من ترجمه جای خالی سلوچ، ترجمه یک اقلیم بود، ترجمه یک فرهنگ و تاریخ بود و سعی کردم که «آن» و «لحظات» را در این رمان برگردانم.
سپس مدال شوالیه فرهنگ و ادب توسط سفیر فرانسه به محمود دولتآبادی اهدا شد و دولتآبادی از خانم وزیر فرهنگ فرانسه، سفیر فرانسه و آقای تریگل، وابسته فرهنگی فرانسه تشکر کرد.
دولتآبادی هم ضمن بیان نکاتی درباره نوشتن و رنج نوشتن، قطعاتی از اوژن یونسکو و مارسل پروست را قرائت کرد و در بخشی دیگر، از تمدن و ادبیات فرانسه یاد کرد.
داریوش شایگان، نصرالله پورجوادی، کامبیز درمبخش، امید روحانی، ترانه شایگان، صدیق تعریف، لیلی گلستان، دکتر رفعت، داود موسایی، جواد مجابی، کیانوش انصاری، حسن کیائیان، مدیا کاشیگر، فخرالدین فخرالدینی و ... در این مراسم شرکت داشتند .
من امشب از فراق یار می گریم
بسان عاشقان زار می گریم
رفیق نیمه راه شد یار دیرینم
دلم افسرده است بسیار می گریم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تسلیت واژه کوچکی است بر این غم بزرگ...
رضا جان سلام ما رو به لبخند خدا برسون...
خداحافظ رفیق......
سالها افتاده ای در حبس کنج این قفس
بغض من بشکن دگر طاقت ندارد این نفس
پرگشا،بشکن حصار،از بی کسی ها یاد کن
بغض من بشکن سکوت،از دست غم فریاد کن
شعرهای تلخ من را در سکوتت خوانده ای
کل عمرت را فقط در کنج زندان مانده ای
بغض من تنها تو مسئول شکست چشممی
پر بزن از این هوا تنها تو سدّ اشکمی
نیمه جان گشتی دگر،از پای افتادی برو
بغض من پرواز کن،دیگر تو آزادی برو
خانم حدیثه امیر دوست
دانشجوی رشته ی زبان و ادبیات فارسی
در لا به لای بوسه هایم جای پا بود
گویا لبم این جای پا را می شناسد
هر خاطره یک خنجر و...بیچاره قلبم...
این زخم های بی دوا را می شناسد
این فصل را من بی تو از دنیا بریدم
فصلم خزانی نابجا را می شناسد
من در نبودت کوچه ها را بس دویدم
پاهای من تا ناکجا را می شناسد
از این شکستن ها صدایی بر نخیزد
بغضم،شکستی بی صدا را می شناسد
این بی تو بودن،سوختن،بغض و غریبی
ماندم دلت آیا خدا را می شناسد؟!
خانم حدیثه امیردوست
دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی
میگویند که جوانی ربطی به عدد و رقم و سن ندارد اما سایت You’re getting old با جسارت و قاطعیت زیاد، همین اعداد و ارقام را به رخ شما میکشد.
کافی است وارد این سایت شوید و تاریخ تولد خود را وارد کنید. آنوقت این سایت، کلی اطلاعات جالب به شما میدهد. مثلا میگوید که تا حالا تقریبا چند بار قلبتان تپیده است، چند بار نفس کشیدهاید، ماه در دوران زندگیتان چند بار دور زمین چرخیده است و جمعیت زمین موقع تولد شما چقدر بوده و حالا چقدر است. همچنین میتواند به شما بگوید که در دوره شیرخوارگی و نوجوانی و جوانیتان در دنیا چه اتفاقات مهمی رخ داده است.
خلاصه اینکه این سایت، هم سایت جالب و هم سایت افسردهکنندهای است!
هشتم مهر روز بزرگداشت مولوی چهره ی درخشان و برجسته ی شعر و ادب فارسی است، شاعر و عارفی دل آگاه که با سرودن شعرهایی حکیمانه و دلنشین نام خود را در تاریخ مشاهیر ادبیات جهان جاودانه کرد.
تاریخ ادبیات ایران همواره سرشار از وجود شاعران و نویسندگان بنامی است که با خلق اثرهایی ارزشمند در میان دیگر بزرگان و ادیبان جهان خوش درخشیده اند. جلال الدین محمد مشهور به مولانای رومی از جمله شاعرانی است که در زمینه ی عرفان و اشراق پر و بال گشود و مفهوم عشق را به شیوه های نظری و عملی برای صاحبدلان توجیه کرد.
وی در ششم ربیع الاول 604 هجری قمری در بلخ دیده به جهان گشود. پدر او بهاءالدین ولد از بزرگان آن دیار بود. مولانا در دوره ی کودکی به همراه پدر راهی زیارت خانه ی خدا شد و در هنگامه ی سفر به دیدار عطار نیشابوری عارف بزرگ آن دوره رفت، عطار نیز کتاب اسرارنامه ی خود را به وی هدیه داد.
مولوی از خراسان عازم بغداد و از آنجا پس از سه روز اقامت در مدرسه ی مستنصریه راهی مکه شد. او در کنار خانواده با به جای آوردن مناسک حج، قصد شام کرد و مدتها در آن شهر ماند و در پایان با پدر به قونیه رفت اما دیری نپایید که پدر را از دست داد.
جلال الدین محمد که 24 سال داشت به جای پدر نشست و به ارشاد مردم پرداخت. در این دوره برهان الدین محقق ترمذی که از مریدان پدر وی بود، به دلیل حمله ی مغول به خراسان و ویرانی آن دیار، راهی قونیه شد و مولانا او را چون پیری دانا به عنوان آموزگاری باتجربه برگزید.
اما در اندک زمانی مولانا با مرگ برهان الدین ترمذی دوباره تنها شد و به آموزش فقه و سایر علوم دینی پرداخت، تا آن هنگام که رویدادی بزرگ زندگی مولانا را تغییر داد.
۲۷ شهریور،روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد شهریار گرامي باد به همين مناسبت بخشي از زندگينامه استاد شهريار را با هم ميخوانيم.
زندگي نامه استاد شهـريار
( بخشي ازاين متن در زمان حيات استاد، نگاشته شده است )
اصولاً شرح حال و خاطرات زندگي شهـريار در خلال اشعـارش خوانده مي شود و هـر نوع تـفسير و تعـبـيـري كـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگي او نزديك است و حقـيـقـتاً حيف است كه آن خاطرات از پـرده رؤيا و افسانه خارج شود.
گو اينكه اگـر شأن نزول و عـلت پـيـدايش هـر يك از اشعـار شهـريار نوشـته شود در نظر خيلي از مردم ارزش هـر قـطعـه شايد ده برابر بالا برود، ولي با وجود اين دلالت شعـر را نـبايد محـدود كرد.
شهـريار يك عشق اولي آتـشين دارد كه خود آن را عشق مجاز ناميده. در اين كوره است كه شهـريار گـداخـته و تصـفيه مي شود. غالـب غـزل هـاي سوزناك او، كه به ذائـقـه عـمـوم خوش آيـنـد است، يادگـار اين دوره است. اين عـشـق مـجاز اسـت كـه در قـصـيـده ( زفاف شاعر ) كـه شب عـروسي معـشوقه هـم هـست، با يك قوس صعـودي اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفاني و الهـي تـبديل مي شود. ولي به قـول خودش مـدتي اين عـشق مجاز به حال سكـرات بوده و حسن طبـيـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولي براي او تجـلي كرده و شهـريار هـم با زبان اولي با او صحـبت كرده است.
گوشی های هوشمند امکانات متنوعی دارند که بدون نصب برنامه های همراه اضافی در دسترس هستند و برخی مالکان گوشیها هرگز از آنها مطلع نمیشوند.
به نقل از یو اس ای تودی، گوشی های هوشمند امکانات متنوعی دارند که بدون نصب برنامه های همراه اضافی در دسترس هستند و مالکان گوشی ها گاهی هرگز از آنها مطلع نمی شوند. در این جا قصد داریم برخی از رازهای جالب را که بی سر و صدا در تنظیمات گوشی های هوشمند در نظر گرفته شده معرفی کنیم.
این توضیحات مربوط به گوشی های آیفون و آندروید است. از آنجا که دهها نسخه از گوشی های آندروید وجود دارد ممکن است این دستورالعمل ها در مورد برخی از آنها درست عمل نکند. اما برای حل این مشکل هم برنامه های همراهی وجود دارند که برخی از آنها معرفی شده اند.
*تهیه اسکرین شات از گوشی
گاهی پیش می آید که به هر علت دوست دارید از نمایشگر گوشی خود اسکرین شات تهیه کنید. دریافت پیامک جالب، متنی خواندنی در اینترنت یا ارسال دستورالعمل تصویری انجام کاری از جمله دلایل این کار است.
در گوشی آیفون برای این کار باید دکمه Home را همراه با دکمه Sleep/Wake فشار داده و نگهدارید. پس از این کار صدای شاتر شنیده می شود و تصویر تهیه شده نمایش داده شده و ذخیره می شود.
در گوشی های آندرویدی باید دکمه پاور و کم کردن صدا را در آن واحد نگهدارید. سپس تصویر تهیه شده در پوشه Captured Images در برنامه گالری ذخیره می شود. البته این روش تنها بر روی نسخه 4 اندروید به درستی عمل می کند و در مورد دیگر نسخه های سیستم عامل آندروید می توانید از برنامه هایی مانند AirDroid استفاده کنید.
*بلوکه کردن تماس ها و پیامک ها
برخی اوقات افرادی پیدا می شوند که با هیچ روش مودبانه ای نمی شود مانع ارسال پیامک و تماس گرفتنشان شد. در این صورت باید از تنظیمات گوشی های هوشمند کمک گرفت. به این منظور در iOS 7 و نسخه های قدیمی تر یکی از برنامه های Phone یا FaceTime را باز کنید. اگر فرد مزاحم در فهرست تماس شماست بر روی اسمش ضربه بزنید، در صفحه تازه باز شده به انتهای صفحه بروید و بر روی گزینه Block This Caller ضربه بزنید. سپس Block Contact را انتخاب کنید. اگر فرد در فهرست تماستان نیست، بر روی دکمه Info کلیک کرده و سپس به انتهای صفحه رفته و گزینه Block This Caller و سپس سپس Block Contact را انتخاب کنید.
برای بلوکه کردن پیامک ها برنامه مسنجر آیفون را باز کرده و بر روی یکی از پیامک های فرد مزاحم ضربه بزنید. سپس گزینه Contact در سمت راست بالای صفحه را لمس کرده و سپس دکمه Info را بزنید. به انتهای صفحه بیایید و دو گزینه Block this Caller و Block Contact را انتخاب کنید.
اگر از این کارتان پشیمان شدید یا خواستید فهرست افراد بلوکه شده را ویرایش کنید از این مسیر استفاده کنید.
Settings>>Phone>>Blocked
Settings>>Messages>>Blocked
Settings>>FaceTime>>Blocked
در مورد گوشی های آندروید باید مسیر Settings>>Call settings>>Call block را طی کنید. در بخش Incoming calls گزینه Call block list و سپس Create را انتخاب کنید. سپس شماره فرد مزاحم را وارد کرده یا بر روی آیکون تصویر ضربه بزنید تا شماره مزاحم را از فهرست تماس ها یا از تاریخچه تماس هایتان در call logs بیابید.
*استفاده از کلمات عبور قدرتمند
کاربران آیفون و آندروید به طور پیش فرض می توانند از کلمات عبور چهار رقمی استفاده کنند. اگر این چهار رقم 0000 یا 1234 نباشد معمولا مشکلی برای کاربران پیش نمی آید. اما اگر به هر علت به دنبال یافتن کلمات عبور قدرتمندتری هستید این روش ها را امتحان کنید.
در مورد گوشی های آیفون از مسیر Settings>>Passcode استفاده کرده و دستتان را روی گزینه Simple Passcode بکشید. در این بخش می توانید از حروف و کاراکترهای خاص برای کلمه عبورتان استفاده کنید.
مسیر این کار در گوشی های آندرویدی Settings>>Lock screen و سپس لمس گزینه Screen lock است. با این کار می توانید از ترکیبی از حروف و کلمات و کاراکترهای خاص برای تامین امنیت خود استفاده کنید.
*متون را راحت تر ببینید
اگر چشمتان ضعیف است یا خواندن کلمات بر روی نمایشگرهای کوچک گوشی کلافه تان می کند این بخش به دردتان می خورد.
در گوشی های آیفون از مسیر Settings>>General>>Accessibility استفاده کرده و دو گزینه Bold Text یا Larger Textیا هر دو را فعال کنید. توجه داشته باشید که برای فعال شدن گزینه Bold Text در گوشی های آیفون ضروری است گوشیتان را خاموش و روشن نمایید.
کاربران گوشی های آندرویدی هم باید مسیر Settings>>Accessibility را طی کرده و در بخش Vision گزینه Font size را لمس کرده و آن را بر روی بزرگ یا Large تنظیم نمایند. در برخی نسخه های سیستم عامل آندروید گزینه Huge یا بسیار بزرگ هم در نظر گرفته شده است.
خدایا نه...این قصه آرام نیست!
خدایا هنوز آدمت رام نیست!
خدایا پر و بال بی جا نده!
خدایا به این اشرفت پا نده!
خدایا نکن!عاشقی ساده نیست!
خدایا نکن،این دل آماده نیست!
خدایا مرا ناب دیدی...درست!!!
خدایا مرا آفریدی...درست!!!
خدایا دل کال دادی که چه؟!!
خدایا به من بال دادی که چه؟!!
خدایا تو کردی مرا بهترین!!!!!
خدایا بیا بنده ات را ببین!!!
خدایا چه ساده دلت طرد شد؟!!
خدایا زمینت چه نامرد شد؟!!
خدایا چه ساده تو را هیچ خواند؟!!
خدایا به جایت بشر حکم راند؟!!
خدایا چگونه دلش سنگ شد!!!
خدایا وجودت چه بی رنگ شد؟!!
خدایا بشر چشم بینا نداشت!!!
خدایا برایت زمین جا نداشت!!!
خدایا حدیث محبت نخوان!!!
خدایا زمین را امانت نخوان!!!
خدایا بشر با خودش هم نساخت!!!
خدایا بیا اشرفت ساده باخت!!!
خدایا بشر از خودش سیر شد!!!
خدایا تمامش بکن... دیر شد!!!!!!
خانم حدیثه امیردوست
دانشجوی رشته ی زبان و ادبیات فارسی
نگاهت بی هوا آمد ربودم تو از سنگ و... من از دل می سرودم
چه کردی و چه بشکن بشکنی بود! دلم،بغضم،سرم،هر چی که بودم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
غرق تکرارم ،رهایم کن ز ناکامی مست و حیرانم،نجاتم ده ز بدنامی
من به پای تو در این گرداب افتادم من چه آشوبم و تو...ای وای آرامی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کم آوردی و این،لجبازی بخت نبود بردن بازی و یک دیوانگی سخت نبود
آخر قصه مردّد بودی و معلوم بود از همان اوّل خیالت از خودت تخت نبود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلی بی کینه و بی عار دارم نمی دانم چرا آزار دارم
تو لیلایی...تو شیرینی...تو عشقی... ولی شرمنده ام،من کار دارم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شعر تلخی که پر از زنجیر بود... بین بغض و قافیه درگیر بود
شاعرش می زد که درهم نشکند... بیت بی قافیه اش دلگیر بود...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاش می شد اشک را تهدید کرد در میان بغض ها تردید کرد
کاش می شد از تمام زندگی خنده های ساده را تمدید کرد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
می روم تا بی سر و سامان شوم تا در این پیچیدگی آسان شوم
من فقط تلقین بازی می کنم می روم در بی کسی پنهان شوم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باز یک قفل و کلیدی ناپدید باز حسرت،در پی دل می دوید
باز هم در کوره راه زندگی مرد نقاشی معمّا می کشید
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای چشم های تو ،نماز عشق خوانده ام تو قبله ی وجودمی،در این طواف مانده ام!
نگار قلب من مرا،به ناکجا کشانده ای بیا ببین به چشم خود،تو را خدا نشانده ام
خانم حدیثه امیردوست
دانشجوی رشته ی زبان و ادبیات فارسی
پر احساسی اما ضعیفه نشه از برت...
تو یک دختری و غرورت یعنی باورت...
فقط سرد باش و حریم تو یعنی غرور...
همه لایق این حریمن به جز همسرت!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من زنم...
همانکه ضعیفه می خوانی اش!!!
که اگر اراده کنم به گشودن زبان...
مردانه دودمان ابهت مردانه ات به باد
خواهد رفت...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بچه که بودی در رویاهای پسرانه ات از
خودت مردی می ساختی که اخمش سیب
را از دستم به زمین می انداخت...
های پسر بچه ی دیروز...
برایم سیب می چینی یا اخم کنم!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرد رویاهایم...
کاش از رویایم بیرون نمی آمدی!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نامت را که مردانه می برم یک دهان پر
می شود و نامم را که می بری چه ساده
مردانگیت خالی می شود...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هر گاه آموختی احساسات یک زن ضعف
نیست بیا...
مرد می خواهد احساسات یک زن را به دوش بک
بکشد!
خانم حدیثه امیردوست
دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی
تو برپا شدی،من از پا نشستم دوباره من نمی دانم که هستم
تو شیشه بودی،من سنگ و چرا باز به معنای تمام،من شکستم؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیروز چقدر آسمان بی رنگ شد پرواز،شکست و،شعر گفتن ننگ شد
احساس،به دست سادگی از دست رفت دیروز دلم برای مردن تنگ شد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفتی که دلم چگونه ویرانه شود؟! بی تو چه کسی برای من،شانه شود؟!
برگرد،اگر نیایی این بار به حتم این شاعر بی قرار دیوانه شود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تشنه هستم،عشق باران دارم من،به حس پاکم ایمان دارم
مطمئن باش،کسی اینجا هست من برای قصه پایان دارم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دست و پای عشق را می بندم من به این آیینه ها می خندم
وای اگر بال به من می دادند من در آن اوج چه ها می کردم!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درد شعرم قافیه یا باز برگرد نبود قصه ی دیوانگی،یا عشق بد کرد،نبود
شعر من تنها برو پشتت به دستی گرم نیست من بریدم،تو بگو شاعر من،مرد نبود
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شدم مجنون،تو را لیلا نکردم!؟ خودم را گم،تو را پیدا نکردم؟!
تو شیرینی که تیشه داده دستم چرا فرهاد را،رسوا نکردم؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ثانیه از رفتنش دلگیر بود وقتی آمد،شعر تلخم پیر بود
آمدی جانم به قربانت ولی این رسیدن چند قرنی دیر بود
خانم حدیثه امیردوست
دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی
بانوی غزل سرای ایرانی که از 15 مرداد به حال کما به سر می برد بامداد سه شنبه 28 مرداد 1393 در بیمارستان پارس تهران چشم از جهان فرو بست. سیمین بهبهانی با عنوان «بانوی غزل» شناخته می شد و به خاطر نوآوری هایی که داشت «نیمای غزل» هم لقب گرفته بود. متولد 28 تیر 1306 خورشیدی در تهران در 28 مرداد 1393 خورشیدی در تهران درگذشت.
محبوبیت شاعران در جامعه ما به این خاطر است که هیچ هنری نزد ایرانیان مرتبت شعر را ندارد و ایرانیان هیچ هنرمندی را به اندازه شاعر دوست نمی دارند.
نگویید پس این همه کتاب شعر که بی مشتری مانده چه حکمتی دارد؛ که گفتم و می گویم شاعر و نه هر شاعری. چه، در همان قرونی که مولانا و سعدی و حافظ ظهور کردند نیز ایران شاهد شاعران بسیار بود اما این سه ماندند و درخشیدند و حتی خواجوی کرمانی در قیاس با درخشش حافظ رنگ باخت.
همان گونه که از میان شاعران کلاسیک فارسی و طی هزار سال پنج و به روایتی شش شاعر بیشتر در ذهن وزبان ما ماندگار شدند در این کمتر از یکصد سال که شعر پارسی دوران تازه ای را تجربه می کند نیز از این خیل شاعران تازه که اغلب میان سنت و مدرنیته معلق اند، چند نام برجسته تر شده و باقی می ماند و سیمین بهبهانی که ساعاتی پیش، چشم از این دنیای خاکی فروبست یکی از همین هاست.
شاعری که شعر تغزلی و کلاسیک را با اوزان تازه می سرود و چون نوگرا به مفهوم مصطلح نبود در میان عوام شعر دوست هم محبوبیت خاص داشت و اشعار او در موسیقی دستگاهی ایرانی نیز قابل اجرا بود. کما این که همین تازگی ها همایون شجریان سروده او با عنوان «چرا رفتی» را خواند که بسیار هم گل کرد و بازار راکد موسیقی را رونقی دوباره داد و درست در روزی که شاعر به کما رفت کنسرت آن را هم به صورت زنده اجرا کرد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت. آلبوم را همه نه با نام اصلی آن- نه فرشته نه ابلیس- که با عنوان همین شعر – چرا رفتی- می شناسند و به همین خاطر کنسرت هم «چرا رفتی» نام گرفت:
چرا رفتی،چرا؟- من بی قرارم،
به سر، سودای آغوش تو دارم.-
نگفتی ماهتاب امشب چه زیباست؟
ندیدی جانم از غم ناشکیباست؟
نه هنگام گل و فصل بهار است؟
نه عاشق در بهاران، بی قرار است؟
تلفن همراه فقط ۳۵ سال دارد. یعنی فقط ۳۵ سال از روزی گذشته که تلفنهای همراه آنالوگ، وارد بازار شدند و حسابی خودنمایی کردند. اما این پدیدهی جوان و سرحال با اینکه هنوز در اول راه است کلی نوه و نتیجه دارد.
نسل آنالوگ، خیلی زود جایش را به نسل دیجیتال داد و دیجیتالها هم زودتر از نسل آنالوگ، جایشان را به تریجیها دادند! نسل سوم یا همان تریجی، حالا میتوانستند علاوه بر صدا، تصویر هم انتقال دهند و اگرچه نه خیلی باکیفیت، اما همین هم تحولی بود در این نسل جدید. آن هم با سرعتی باورنکردنی که برای نسلهای قبلی شبکهی مخابراتی تلفنهای همراه، بسیار دور از دسترس بود. تری جیها جاده را برای دستگاههای هوشمند صاف کردند و مدتی که گذشت همه فهمیدند که: نخیر این هم کافی نیست!
حالا بماند که در کشور ما هنوز پدیدهی تریجی، جدید است و هنوز کاربرها در حال سر و کله زدن با آن هستند. البته همچنان تریجی ما، از استانداردهای تریجی در كشورهای پیشرفتهی دنیا پایینتر است و نتوانسته چنان که باید و شاید کاربران را ذوقزده کند. شبکه رایتل (نسل سوم اپراتور همراه) تاکنون این وظیفه را به عهده داشته است و براساس قوانین، ارائهی سرویسهای تریجی تا شهریور ۱۳۹۳، در انحصار این شبکه است.
اگر اینبار این مهلت تمدید نشود و اپراتورهای دیگر همچون همراه اول و ایرانسل هم بتوانند چنین سرویسی به کاربرانشان ارائه دهند، شاید رقابت باعث شود تا دنیای به خواب رفتهی تریجی در ایران هم تکانی بخورد. دنیایی که اینترنت را پر از جذابیت میکند و سرعت آن را چند برابر. آنوقت است که دیگر مادر و پدرها حسابی شاکی میشوند از اینکه نوجوانها حتی یک لحظه هم نمیخواهند از گوشیهای همراه مجهز به اینترنت پرسرعتشان دل بکنند!
در یک نظرسنجی فهرستی از 20 رمان برتر به قلم نویسندگان زن منتشر شد.
«کشتن مرغ مقلد» نوشته «هارپر لی» با کسب بیشترین رای، موثرترین اثر ادبیات داستانی از میان آثار کلاسیک و مدرن نویسندگان زن لقب گرفت.
در این نظرسنجی خوانندگان رمانهایی زنانه را برگزیدند که از نظرشان بیشترین تاثیر را بر زندگیشان داشته است. این فهرست از رمانهای کلاسیکی چون «بربادرفته» گرفته تا آثار مدرنی چون «رنگ بنفش» را دربر میگیرد.
«شمی چاکرابارتی» رئیس مرکز حقوق بشر «آزادی» و رئیس جایزه ادبیات زنان «بیلیز» 2015 دربارهی انتخاب شاهکار «هارپر لی» گفت: با هجمههایی که این روزها در سرتاسر جهان به حقوق بشر صورت میگیرد، تمایل به داستان عالی هارپر لی قابل درک است، چرا که میتوان امیدوار بود عدالت و برابری بر تعصب پیروز شود.
«کشتن مرغ مقلد» زمانی صدرنشین این فهرست شده که گویا دنیا دیوانه شده و هیچکس برای حقوق بشر ارزشی قائل نیست.
وی در ادامه افزود: کتابهای برگزیده آثاری هستند که روی خوانندگان تاثیر گذاشتهاند و مطلب جالب این است که هم مردان و هم زنان در این نظرسنجی شرکت داشتهاند. دلیل آن این است که ادبیات زنانه همانطور که روی زنان تاثیر میگذارد روی خوانندگان مرد هم تاثیرگذار است.
«سرگذشت ندیمه» مارگارت اتوود رتبه دوم را در این ردهبندی کسب کرده و پس از آن به ترتیب نام «جین ایر» شاهکار کلاسیک «شارلوت برونته»، «هری پاتر» هفتگانه معروف «جی.کی. رولینگ» و «بلندیهای بادگیر» رمان مطرح «امیلی برونته» به چشم میخورد.
به گزارش گاردین، رتبههای ششم تا هشتم فهرست تاثیرگذارترین آثار ادبیاتداستانی زنانه به ترتیب نصیب «غرور تعصب» (جین آستین)، «ربکا» (دافنه دوموریه)، «زنان کوچک» (لوییزا می اکلوت)، «تاریخ مخفی» (دونا تارت) و «من قصر را فتح میکنم» (دودی اسمیت) شد.
«سیلویا پلات» با «حباب شیشهای» خود در رتبهی یازدهم نشست و پس از آن نام «تونی موریسون» نویسندهی «دلبند» خودنمایی میکند.
«بربادرفته» شاهکار ماندگار «مارگارت میچل» سیزدهمین رمان محبوب زنانه لقب گرفت.
رتبههای چهاردهم تا بیستم این نظرسنجی نیز به آثار ادبی زیر تعلق گرفت:
14- «باید درباره کوین حرف بزنیم» نوشتهی «لیونل شریور»
15- «زن مسافر زمان» نوشتهی «آدری نیفنگر»
16- «میدل مارچ» نوشتهی «جورج الیوت»
17- «میدانم چرا پرنده قفسی آواز میخواند» نوشتهی «مایا آنجلو»
18- «دفترچه طلایی» نوشتهی «دوریس لسینگ»
19- «رنگ بنفش» نوشتهی «آلیس واکر»
20- «اتاق زنان» نوشتهی «ماریلین فرنچ»
تعداد صفحات : 2